گروه شیطون بلاها؟؟؟ | ||
|
پسر ها: توی ماهیتابه روغن میریزن اجاق گاز رو روشن می کنن تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن دختر ها:
توی کابینتهای بالای آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بالاخره پیداش میکنن ماهیتابه را روی اجاق میذارن توی ماهیتابه روغن میریزن توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن چند تا فحش میدن دنبال کبریت می گردن با فندک اجاق گاز رو روشن می کنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر می داره ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشیدگی می داد) ماهیتابه رو روی اجاق میذارن و توش روغن واقعی میریزن تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن چند تا فحش میدن و لباس می پوشن میرن سراغ بقالی سر کوچه و 20 تا تخم مرغ میگیرن و برمی گردن تلوزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند می کنن روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره توی ماهیتابه روغن میریزن تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن دنبال نمکدون میگردن نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن دنبال کیسه نمک میگردن و بالاخره پیداش میکنن نمکدون رو پر از نمک میکنن صدای گزارشگر فوتبال رو می شنون و میدون جلوی تلویزیون نمکدون رو رو میز میذارن و محو تماشای فوتبال می شن بوی سوختگی رو استشمام می کنن و میدون توی آشپزخانه چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل می ریزن توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن باچنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن صدای گل رو از گزارشگر میشنون و میدون جلوی تلویزیون سریع برمیگردن توی آشپزخانه تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن ماهیتابه رو میندازن توی سینک دنبال ظرفهای مسی میگردن قابلمه مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون بردارن چند ثانیه فوتبال تماشا می کنن یاد غذا میفتن میدون توی آشپزخونه روی باقیمونده تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز می خورن چند تا فحش میدن و بلند میشن نمکدون شکسته رو توی سطل آشغال میندازن قابلمه رو بر میدارن و بلافاصله ولش میکنن چند تا فحش میدن و انگشتاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن با یه پارچه تنظیف قابلمه رو بر میدارن پارچه رو توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن.
در ادامه ی مطلب بخوانید….!
پرونده زن خیانتکار که با خوراندن اسید، همسرش را تا یک قدمی مرگ برده بود، با صدور کیفرخواست به دادگاه رفت. روزنامه ایران در این باره نوشت: وی که خود را صاحب یک مغازه معرفی میکرد، با اشاره به برخی از مسائل و مشکلات قبلی زندگیاش گفت: چندی قبل که سر ظهر و اتفاقی به خانهام رفتم، ناگهان یک گوشی تلفن همراه روی میز ناهارخوری دیدم. وقتی از همسرم در این باره پرسیدم، با دستپاچگی مدعی شد گوشی متعلق به همسر برادرش است؛ بنابراین بلافاصله تلفنی با خانه برادر زنم تماس گرفتم اما همسرش منکر موضوع شد. بنابراین سر همین موضوع بین ما مشاجره لفظی شدیدی در گرفت. دقایقی بعد همسرم که سعی میکرد مرا آرام کند، به آشپزخانه رفت و برایم یک لیوان آبمیوه آورد اما به محض خوردن آن، ناگهان دهان و گلویم بشدت سوخت. پس از آن بلافاصله با کمک امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شده و حدود یک ماه تحت درمان و چند عمل جراحی قرار گرفتم. حالا هم پس از بهبود نسبی از همسرم شکایت دارم. قاضی پرونده پس از شنیدن اظهارات شاکی، همسر او را به دادسرا احضار کرد. فرحناز در بازجوییها ابتدا منکر هرگونه اختلاف خانوادگی با همسرش شد و حرفهای شوهرش را دروغ خواند و گفت: ظهر روز حادثه وقتی همسرم به خانه آمد، از من یک لیوان آب خواست و من هم برایش آبمیوه آوردم. سرگرم آماده کردن غذا بودم که با صدای فریاد همسرم از آشپزخانه بیرون دویده و با دیدن چهره برافروختهاش بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان منتقل کردیم. ضمن این که هیچ نقشی در ماجرا نداشتم و نمیدانم چرا همسرم گرفتار چنین بلایی شده است. بدین ترتیب با دستور بازپرس پرونده، تیمی از کارآگاهان مسئول تحقیق در این باره و افشای حقیقت شدند. سرانجام مشخص شد که زن جوان با مرد ناشناسی رابطه پنهانی داشته است. بنابراین بار دیگر زن جوان احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. متهم این بار وقتی چارهای جز بیان حقیقت ندید، لب به اعتراف گشود و گفت: از حدود یک سال قبل با پسر جوانی آشنا شدم و رابطه پنهانی داشتیم اما موضوع ریختن اسید در آبمیوه شوهرم را قبول ندارم! به دنبال این اعترافها، مرد جوان نیز بلافاصله شناسایی و دستگیر شد اما او در بازجوییها گفت: فرحناز خود را زنی مطلقه معرفی کرده بود و از ماجرای ریختن اسید در آبمیوه نیز بیاطلاعم. سرانجام پس از تحقیقات تکمیلی، بازپرس با دریافت نظریه پزشکی قانونی، پرونده را با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه فرستاد.
توطئه خونین زن آرایشگر
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |